گوشه ای از مباحث پیش رو در دروس عدل:
همه خردمندان جهان از ستم بیزارند. عدالت، آرمان همه انسان های پاک فطرت است. آنها حتی اگر بشنوند نسبت به دیگری ظلمی صورت گرفته نیز ناراحت می شوند. در این حکم عقل، همه عقلای عالم مشترکند؛ مومن و مشرک، مسلمان و کافر، پیرو هر مکتب و مذهب که باشند به صحّت این اصل عقلی اذعان دارند.
اما در مورد خداوندِ بی نیازی که خالق خردمندان است، اولین سوال اساسی این است که آیا می شود خودش نسبت به مخلوقاتش ستم کار باشد؟ و یا حتی میل و اراده ظلم داشته و یا ستم گری و ستم گران را دوست بدارد؟
قبح این ایده به قدری واضح است که عقل خردمندان فریاد بر می آورد: «هیهات! هرگز چنین چیزی امکان ندارد! تصوّر ستم گری خداوند حتی به اندازه سر سوزنی و کمتر از آن هم محال است! ساحت قدس او از هر ناپاکی و بی عدالتی مبرّاست! پس او هرگز در حقّ احدی ستم روا نمی دارد.»
خداوند نیز بارها در کلام خود بر این حکم روشن عقل تاکید کرده است:
«انّ الله لایظلم النّاس شیئا و لکن النّاس انفسهم یظلمون» (سوره یونس/ آیه 44)
خداوند به هیچ وجه به مردم ظلم نمی کند، لیکن مردم خود بر خویشتن ستم می کنند.
روایات اهل بیت (علیهم السلام) نیز هم راستا با کلام الاهی در تعریف عدل، خالق سبحان را از هر ستمی منزّه دانسته و ساحت قدس خدای عادل را از هرگونه کار قبیح ، مبرّا می دانند. علاوه بر این با گرایش به جبر، همه افعال زشت ما به خدا نسبت داده می شود. با این باور، نسبت دادن ظلم و ستم به خدای متعال، با هر گونه توجیه و تفسیری، اعتقاد به عدل را خدشه دار می سازد.
امام صادق (علیه السلام) عدل الاهی را آن می دانند که خدای متعال را در مظانّ اتّهام به هیچ ستم و کار زشتی قرار ندهیم:
«من العدل ان لاتتّهمه» (اعلام الدین/318)
عدل آن است که خدای متعال را متّهم نکنی.
هم چنین در روایت دیگری آن حضرت عدل را چنین تعریف کرده اند که کارهای قبیح خود را از خداوند ندانیم: «... و اماّ العدل، فان لا تنسب الی خالقک ما لامک علیه» (التوحید/ 96)
... و اما عدل، آن است که آنچه خالقت تو را بر آن سرزنش می کند، به او نسبت ندهی.
بدین ترتیب می بینیم معنی و مفهوم عدل در آیات و روایات، نفی هر گونه ظلم از ساحت قدس خدای سبحان و عدم انتساب رفتارهای زشت و ناپسند بندگان به پروردگار متعال است، تا آنجا که در اسلام به عنوان اصلی مهم از اصول دین در کنار توحید شمرده شده است:
«انّ اساس الدّین التّوحید و العدل» (التوحید/ 47)
همانا اساس دین، توحید و عدل است.
از دیدگاهی دیگر، عدل از یک طرف به اختیار انسان مربوط می شود و از سویی دیگر به تکلیف و امر و نهی و ثواب و عقاب الاهی ارتباط می یابد.
به عبارتی خدای متعال به حکمت والای خویش و علمی که به انسان و همه آفرینش دارد، تکالیفی بر عهده ما گذارده و سعادت ما را در گرو انجام آن تکالیف و رعایت امر و نهی ها قرار داده است.
در پی این اوامر و نواهی، خداوند به انسان ها وعده پاداش و جزای اخروی داده است. چنانچه انسان، مختار نباشد و در انجام تکالیف مجبور باشد، از سویی تکالیف لغو به نظر می رسد و از سوی دیگر عقوبت ها ظالمانه خواهد بود.
تذکّر این نکته ضروری است که با برداشت های مختلف و متناقضی که در طول تاریخ از مساله جبر و اختیار شده است، گروهی به جبر و عدّه ای به تفویض گراییده اند. جبریان بشر را در انجام افعالشان مجبور دانسته اند که نتیجه آن نفی عدالت خداست. در سوی دیگر، اهل تفویض نیز بشر را کاملا آزاد و رها پنداشته و سلطنت خدا را زیر سوال برده اند.
در حالی که اگر ما واقعیت فعل اختیاری مان را متوجه شویم، هرگز به دام جبر و یا تفویض نخواهیم افتاد.
برگرفته از کتاب دادگری خداوند/ دکتر عبدالحسین طالعی
عناوین درس عدل
ترم یک
- آیا خدا عادل است یا ظالم ؟
- آیا از نظر عقلی ظلم خوب است یا بد؟ نظر قرآن و ائمه علیهم السلام چیست؟
- آیا ما در اعمالمان اختیار داریم یا مجبوریم؟
- آیا تاریخچه عدل را می دانید؟
- آیا خدا از قبل اعمالمان را تقدیر کرده و ما مجبوریم به انجام آنها؟
- پاسخ ائمه علیهم السلام به معتقدین به جبر چیست؟
- اگر ما در اعمالمان مجبور نباشیم، پس اختیار کامل داریم؟
- اگر در اعمالمان نه مجبور باشیم و نه اختیار کامل داشته باشیم، پس چگونه ایم؟
ترم دو
- ريشه تمامي ظلم ها كجاست؟
- آيا خداند بين مخلوقاتش تبعيض قائل شده؟
- آیا هدايت و گمراهي انسان، به دست خداست يا به دست خانواده او؟
- آيا خداست كه هدايت و گمراه ميكند؟
- به نظر شما در بلاياي طبيعي، تر و خشك با هم ميسوزند؟
- چرا نعمت ها از ما سلب ميشود؟
- از شيطان چه ميدانيد؟
- مقدّرات ما چگونه رقم ميخورد؟